اس ام اس و پیامک عاشقانه تنهایی پاییز ۹۲
کوچیکتر که بودم فکر میکردم تنهایی یعنی وقتایی که هیشکی خونه نیست !
.
.
تنهایی یعنی شب ها اونقدر شعر بخونی و رو تختت فکر و خیال کنی تا بالاخره با اشک خوابت ببره و من همیشه اینگونه می خوابم …
.
.
تنهایی با ت شروع می شود …
با هیچ چیز تمام نمی شود !
فرستنده : محمد۰۲۶
.
.
به یاد تنهایی ام افتادم که هیچکس سکوتش را نشکست “جز خیال تو”
.
ادامه مطلب ...
ببین با من چه کرده اند که تنها درد ، شفای درد من است …
.
.
زندگی ساده است ؛ به سادگی نبودن تو و به سادگی شکستن من …
.
.
هیچ هم برای خودش عالمی دارد …
وقتی “همه” هایت هیچ میشوند ؛ آن وقت “هیچ” برایت یک دنیاست …
.
.
من بروم ؛ آب ار آب تکان نمی خورد !
تو نرو که بی تو دنیا به هم می خورد …
.
.
تیغ روزگار شاهرگ “کلامم” را چنان بریده که سکوتم “بند” نمی آید …
.
ادامه مطلب ...
ببین با من چه کرده اند که تنها درد ، شفای درد من است …
.
.
زندگی ساده است ؛ به سادگی نبودن تو و به سادگی شکستن من …
.
.
هیچ هم برای خودش عالمی دارد …
وقتی “همه” هایت هیچ میشوند ؛ آن وقت “هیچ” برایت یک دنیاست …
.
.
من بروم ؛ آب ار آب تکان نمی خورد !
تو نرو که بی تو دنیا به هم می خورد …
.
.
تیغ روزگار شاهرگ “کلامم” را چنان بریده که سکوتم “بند” نمی آید …
.
ادامه مطلب ...
نیستی ببینی بعد رفتنت پشت این عینک آفتابی هوا بد جوری بارونیه …
.
.
باید رفت و این لغت رفتن چقدر سخت است !!!
.
.
از یکی پرسیدند “بالاخره تونستی فراموشش کنی ؟”
جواب داد “آره … تو این سه ماه و نوزده روزی که رفته یه بارم بهش فکر نکردم”
.
ادامه مطلب ...
کاش بودی تا
من نیز چیزی برای از دست دادن داشتم …
.
.
جای خالی تو داره همه دنیامو میگیره
!
.
.
من شکستن نمیدانم ولی هرکس از کنارم گذشت شکستن را خوب
بلد بود ؛
دلم را ، عهدش را ، غرورم را ، کمرم را
…
دلم را با نگاه سردش و کمرم را با رفتنش
!
.
.
آشپزی ام خوب نیست ؛ اشک پشت پا بریزم برایت ؟؟؟
.
.
امشب انگار قرصها هم آلزایمر گرفتن …
لعنتیا یادشون رفته که خواب آورن نه یــــــــاد آور
…
.
ادامه مطلب ...
بارالها
…
“زخم”ها ، “رحم” میخواهند …
فقط این دو نقطه را بردار …
.
.
میان آن همه الف و ب و مشق دبستان … آنچه در زندگی
واقعیت داشت خط فاصله بود …
.
.
ﻫﻴﭽﮕﺎﻩ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪﻡ ﭼﻪ ﺭﺍﺯﻳﺴﺖ ﺑﻴﻦ ﺩﻝ ﻭ ﺩﺳﺘﻢ
!
ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﻓﺖ ﺑﻪ ﻫﺮﭼﻪ ﺩﻝ ﺑﺴﺘﻢ !
.
.
درد یعنی : مدتی هست که نیست …
.
.
می خواستم بمانم ، رفتم …
می خواستم بروم ، ماندم …
نه رفتن مهم بود و نه ماندن ؛ مهم من بودم که نبودم
…
.
ادامه مطلب ...
در صدا کردن
نام تو
یک “کجایی” پنهان است
یک “کاش می بودی”
یک “کاش باشی” !
.
.
کاش میشد مثل یک “در” به رفتن و آمدن آدمها عادت کنیم
…
.
.
یه وقتایی هست که هی بیدار میمونی با خودت میگی
:
الانه که زنگ بزنه
الانه که اس بده
الانه که …
و همین روال ادامه پیدا میکنه تا زمانیکه باورت میشه
واقعا رفته …
.
.
گاهی بی هوا دلم هوایت را می کند …
هوای تو ؛ تویی که هیچوقت هوایم را نداشتی
…
.
ادامه مطلب ...